این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

رسم عاشقی

این روزها سعی می کنم یاد بگیرم چگونه می توانم همه را دوست داشته باشم ,
همه را , زشت و زیبا و مورچه و دیوار را
همه را دوست داشته باشم و ... و دلبسته به هیچکس نباشم
دلبسته بودن , شبیه طنابی در گردن داشتن است
باید مواظب باشی و گرنه
یا خودت از دست می روی یا طناب بیچاره پاره می شود ,
اگر خودت از دست بروی , دو حالت دارد
یا طناب برای همیشه نعش خاطرات تو را , آویزان بر خودش حفظ می کند
و یا از گردن بی جان تو بر گردن تازه نفسی دیگر می افتد
و اگر طناب پاره شود , یا تو در چاله های تاریک سردرگمی سقوط می کنی
و یا دنبال طنابی دیگر برای آویزان کردن خودت می گردی ,
رسم زندگی همین است ... و رسم عاشقی .



به قلم آلبالو

.. Maybe all


تازه بعد از ازدواج بود که ..
که دقیقا معنی این حرف رو فهمیدم ..
تازه فهمیدم که دارم با گرونترین فاحشه دنیا همخوابه میشم ...


فریاد خاموش