حالا فخمیدم که چرا وقتی عقربونکای ساعت روی هم وامیستن اینقده طووول می کشونه که از هم جدا شن ... نگو چیز بوده .... معاشقه ... هم خودشون ... هم اونی که منتظر بودیده ...
سلام ... می بینم که تغییرات جدید انجام شده ... خوشگل است ...
سلام ... خوبی ؟ خوشی ؟ سلامتی ؟ .... [ سکوت کلامی است بدون حرف اضافی == یه مثل هندی ] ]
« نگاهی در سکوت ! »
خداوندا ! به دل های شکسته - / به محرومان در غربت نشسته - / @ به آن عشقی که از نام تو خیزد - / بدان خونی که در راه تو ریزد - / @ به مسکینان از هستی رمیده – / به غمگینان خواب از سر پریده - / @ به مردانی که در سختی خموشند - / برای زندگی جان می فروشند - / @ همه کاشانه شان خالی از قوت است / سخنهاشان نگاهی در سکوت است - / @ به طفلانی که نان آور ندارند - / سر حسرت به بالین می گذارند - / @ به آن "درمانده زن " کز فقر جانکاه - / نهد فرزند خود را بر سر راه - / @ به آن کودک که ناکام است کامش - / ز پا می افکند بوی طعامش - / @ به آن جمعی که از سرما به جانند ز "آه" جمع ، "گرما" می ستانند - / @ به آن بی کس که با جان در نبرد است / غذایش اشک گرم و آه سرد است - / @ به آن بی مادر از ضعف خفته - / سخن از مهر مادر ناشنفته / @ به آن دختر که نادیدی گناهش / عبادت خفته در شرم نگاهش - / @ به آن چشمی که از غم گریه خیزد است / به بیماری که با جان در ستیز است - / @ به دامانی که از هر عیب پاک است / به هر کس از گناهان شرمناک است - / @ دلم را از گناهان ایمنی بخش / به نور معرفت ها روشنی بخش .
آی آقاهه که عین گل یاسمنی... یه جور زیادی دمت گرم... تو این کارهای...
حالا فخمیدم که چرا وقتی عقربونکای ساعت روی هم وامیستن اینقده طووول می کشونه که از هم جدا شن ... نگو چیز بوده .... معاشقه ... هم خودشون ... هم اونی که منتظر بودیده ...
آخی نازی
خوب بگو ما هم بدونیم !!
سلام ... می بینم که تغییرات جدید انجام شده ... خوشگل است ...
سلام ... خوبی ؟ خوشی ؟ سلامتی ؟ ....
[ سکوت کلامی است بدون حرف اضافی == یه مثل هندی ]
]
« نگاهی در سکوت ! »
خداوندا ! به دل های شکسته - /
به محرومان در غربت نشسته - /
@
به آن عشقی که از نام تو خیزد - /
بدان خونی که در راه تو ریزد - /
@
به مسکینان از هستی رمیده – /
به غمگینان خواب از سر پریده - /
@
به مردانی که در سختی خموشند - /
برای زندگی جان می فروشند - /
@
همه کاشانه شان خالی از قوت است /
سخنهاشان نگاهی در سکوت است - /
@
به طفلانی که نان آور ندارند - /
سر حسرت به بالین می گذارند - /
@
به آن "درمانده زن " کز فقر جانکاه - /
نهد فرزند خود را بر سر راه - /
@
به آن کودک که ناکام است کامش - /
ز پا می افکند بوی طعامش - /
@
به آن جمعی که از سرما به جانند
ز "آه" جمع ، "گرما" می ستانند - /
@
به آن بی کس که با جان در نبرد است /
غذایش اشک گرم و آه سرد است - /
@
به آن بی مادر از ضعف خفته - /
سخن از مهر مادر ناشنفته /
@
به آن دختر که نادیدی گناهش /
عبادت خفته در شرم نگاهش - /
@
به آن چشمی که از غم گریه خیزد است /
به بیماری که با جان در ستیز است - /
@
به دامانی که از هر عیب پاک است /
به هر کس از گناهان شرمناک است - /
@
دلم را از گناهان ایمنی بخش /
به نور معرفت ها روشنی بخش .
"مهدی سهیلی "
[
اینجام اومدم بالاخره.