گفتم: سردمه .
واسم آتیش روشن کردی .
گفتم : تب دارم .
دستمال خیس گذاشتی رو پیشونیم .
گفتم : تشنه مه .
یه لیوان آب خوروندی بهم .
گفتم : سردترمه .
یه پتوی گنده کشیدی روم .
گفتم : سرم درد می کنه .
یه قرص استامینوفن کدئینه دادی بهم .
گفتم :آخخخخخ دارم می میرم .
گفتی : خدا نکنه .. زود خوب می شین .
گفتم :نمی تونم بخوابم .
یه قرص دیازپام فرو کردی تو حلقم .
گفتم : ای خدا ... چرا این نمی فهمه .
آخه تو چرا نمی فهمی ... چرا نمی فهمی ... چرا نمی فهمی من چی می گم لعنتی ؟
من از تو خوشم اومده
اصلا مریضیم یادم رفته
اصلا مریض نیستم
من عاشق تو شدم نفهم
چقدر تو خری
اون دستتو که می ذاری روی پیشونیم تبم بیشتر می شه
قلبم تند تر می زنه
حالا فهمیدی ؟
با تو ام...
اومدی بالای سرم پتو رو دوباره کشیدی روم , لبخند زدی و گفتی :
- شما هم هذیون می گین ... مثه همه مریضای من ... چیز مهمی نیست ... حالتون که خوب شه همه چی رو فراموش می کنین .
اومدم دهنمو باز کنم فحشت بدم که قرص بدمصب دیازپامه کارخودشو کرد و خوابم برد .
صبح که بیدار شدم نه تو بودی , نه تب
سرم خوب شده بود
حالا قلبم درد می کنه
همشم تقصیر تویه
خیلی خربودی که رفتی
خیلی خر بودی که نفهمیدی دوستت دارم
خییییلیییییییی نامردی .
آخه به تو ام می گن پرستار
.... کاش دوباره می دیدمت .
آلبالویی که همش هذیون میگه
حالا راستش رو بگو واقعا مریض بودی یا خودتو زدی به مریضی؟؟؟
معرکه ست خیلی چسبید مرسی
بعضی ها می نالند که چرا گل ها خار دارند اما باید خوشحال باشیم که خارها گل دارند././.
.روزگار خوبی داشته باشی...
اشک دیوار خونه.....غم سقف خونه..
شادی..آدمای اون خونه.....
موفق باشی
.. اه ... چرا نیمیییییییییییفهمن جایی که باید فهمونیده بشن؟؟؟؟؟؟؟؟ ... آلبالو کجاش هذیون گفته آخه!؟
اگه می فهمید که بهش نمی گفتن .. عوضی ..
آره... هیچ کدومشون نمیفهمن... هیچ کدوم از اونا... چرا؟.. همیشه همینجوری میشه... تنهایی که کیفش بیشتره... دارم بالا میارم... خیلی قشنگ بود... مثل همیشه....
چطور نگم که معرکه می نویسی ؟! دوست ندارم الکی تعریف کنم .. اما همیشه لذت بردم !
سلام دوست جدید من ... واقعاْ نوشته های خوبی داری ... قول میدم همش رو با دقت بخونم ...البته قبلاْ زیاد اینجا میومدم ... شاد و پایدار باشی ...به امید دیدار.
خیلی خرم مثل اون
فکر کنم منم همش هذیون می گم...ولی خوش به حال تو که حداقل یه پرستار داشتی...
زیبا بود . اونقدر که دوباره خونی اش کردم ... قبلا هم .... زت زیاد