کنارم که نشست ٬ با خودم گفتم روزی او را صاحب می شوم و دیگر از پیشم نخواهد رفت ... نگاهش کردم و چشمان شهلایی اش را به خاطر سپردم ... با خودم گفتم که روزی این چشمان را از حدقه در می آورم و آنها را صاحب می شوم ... اما تا آمدم دست به چشمانش بکشم او ناپدید شد ... چرا هیچ کس کنار من نمی نشیند تا من چشمانش را در بیاورم و مال خودم کنم ؟
به قلم
بابالنگ دراز ...
خوب شاید هیشکی لیاقته اینو نداره که تو از چشاش مواظبت کنی!
شا ید برای اینکه بدون چشم هیچ وقت دیگه نمی تونه تما شا ت کنه...بها ری با شی بابا...
۱ - باید چشم هایت را می بستی تا رازت را فاش نکنند..آخر چشم ها هیچ وقت دروغ نمی گویند...
۲ - خطرناک شدی این اخر سالی...
سلام.موفق باشید
شا ید برای اینکه بدون چشم هیچ وقت دیگه نمی تونه تما شا ت کنه...بها ری با شی بابا...
چشم... تو چشمان خود را در زلال آب بنگر! بدان که آنقدر زیباست که دیگران به آن حسد بورزند! چه نیاز به حسرت چشمان دیگری؟؟؟
سال نو مبارک !!!!!!!!!
این حق رو به اون بده که قبل از اینکه تو چشمها شو در بیاری اون عاشق چشمهات بشه.... بخواد نگاهشون کنه ..... و ....البته فکر نکنم بخواهد از حدقه درشون بیاره.
این ماکارونی بود؟
تازه اومدم
میتونید یه سرم به من بزنید؟
اگه اومدید ؛ قول بدید همیشه بیایید
تو بیا پیش من بشین....من چشمتو در بیارم...اگه حال داد بعد تو بیا مال منو در ار.....جهنم ضرر..
من چشمانم را به تو هدیه کردم! امانت دار خوبی باش!!
چشمشو در بیاری پس خودش چی کار کنه؟
قدر دستانت را بیش از این بدان ...
بابا لنگ دراز عبدت مبارک... آرزو میکنم که امسال بمیری تا به آرزوت که مردن برسی..راستی رفتی اون دنیا بی موضوع میشیا..شاید اونجا که رفتی از زندگی بنویسی!!
سلام ... آنچه از بهر توست به تو سالها پیش بخشیده شده ...آن هنگام که با چشمانی اشکبار به این دنیا پا گذاشتی آنگاه که دیگران میخندیدند و همان را با خود خواهی برد - آنچه از بهر توست - پس نخواه آنچه از بهر دیگریست از آن تو شود ....
سلام . خوبی ؟ امیدوارم که خوب باشی . یه مدتی بود که آی اس پی من سایت پرشین بلاگ رو با تمام وبلاگ های اون فیلتر کرده بود . برای همین نمی تونستم بیام به وبلاگ ها سر بزنم و هم اینکه وبلاگ خودم رو آپدیت کنم .
راستی فرارسیدن نوروز 83 رو هم تبریک میگم . امیدوارم که سال خوبی داشته باشی . خداحافظ !