سودابه
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 06:55 ب.ظ
آلبالو جان سلام. امیدوارم که همیشه خوب باشی. الان خیلی وقته که وبلاگت رو می خونم و از همون جا هم با این وبلاگ چندنفره که کار بسیار جالبی هم هست آشنا شدم. یه جورایی عاشق نوشته هاتم. نمی دونی چقدر به دلم می شینن. اصلا حرف ندارند. این اولین بار که برا نوشته هات نظر می زارم. حرفات اینقدر نازن که اصلا نظر لازم ندارن. بهت به خاطر داشتن چنین حس قشنگی تبریک می گم. موفق باشید
[ بدون نام ]
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1383 ساعت 12:32 ق.ظ
« مهربانی » مهربانی جاده است که هر چه پیش تر روند ، خطرناک تر می گردد . نمی توان بازگشت ... اما لحظه ای باید درنگ کرد و شاید چند گامی بر بیراهه رفت . مدتی است بر جاده ی هموار می رانیم ... حرفهای نزدیک دارند فرا می رسند ؛ خطرناک است ! « شریعتی »
ما که سر در نیا وردیم از کارات ولی همیشه این زیر میرا کیفمون باهات کردیم ...ولی هر جور میدوستی باش ما ام تا پای آلبالویی داشته باشیم هستیم داداش.... راستی تا سه نشه بازی نشه...یه تریپ دیگه اسم عوض کنی دیگه ردیف ردیفه.این دفعه اسم دخملی بذار..باور میکنی همه دوبارام باورت میکنن ...خلاصه هسته آلبالوتیم جون تو....
و بدین سان طبیعت از بین می رود
سلام بلاگ جالبی داری . و البته خیلی عاشقانه. موفق باشی . به منم سر بزن
و بدین سان گلبرگ های زندگی با باد به کجا می روند؟
دوسم داره
آلبالو جان سلام. امیدوارم که همیشه خوب باشی. الان خیلی وقته که وبلاگت رو می خونم و از همون جا هم با این وبلاگ چندنفره که کار بسیار جالبی هم هست آشنا شدم. یه جورایی عاشق نوشته هاتم. نمی دونی چقدر به دلم می شینن. اصلا حرف ندارند. این اولین بار که برا نوشته هات نظر می زارم. حرفات اینقدر نازن که اصلا نظر لازم ندارن. بهت به خاطر داشتن چنین حس قشنگی تبریک می گم. موفق باشید
سلام البالووو
عاشقه نوشته هاتم .
وییییییییییییژژژژژژژژژژژژ
(صدای بر باد رفتن)
.....................؟!
هی ... بگیر ... بگییرش نره !! بابا دوست داره هوارتا ... بگییرش داره باد مییبببرتشششش .... ؛) موفق باشی آقا آلبالو منو میبحشید که کمی زیادی نیستم!
و بدینسان من هم رفتم ..او هم رفت .. همه رفتند ...
سلام...نه دوسم نداره:(...راست میگیا همینطوریاس...شما با آلبالوی پرشین نسبت دارید؟!
سلام اولش غم وسطش غم آخرش غم پس کی خوشی ای خدا ا ا ا ا ا ا
آخه تا کی غم ؟ تا کی ؟خسته شدیم دیگه خسته .
باد ما را با خود برد ...
« مهربانی »
مهربانی جاده است
که هر چه پیش تر روند ، خطرناک تر می گردد .
نمی توان بازگشت ...
اما لحظه ای باید درنگ کرد
و شاید چند گامی بر بیراهه رفت .
مدتی است بر جاده ی هموار می رانیم ...
حرفهای نزدیک دارند فرا می رسند ؛
خطرناک است !
« شریعتی »
تموم شد.همه چی
بابا لذتش تو علافیشه
اصلاً این برو بیاش قضیه رو جالب میکنه
سلام تکیلا دیگه اینجا نیست؟ ):
هیچ وقت نفهمیدم که چرا همیشه تعداد گلبرگ گل ها زوج بود... ! کسی نمی دونه؟
ما که سر در نیا وردیم از کارات ولی همیشه این زیر میرا کیفمون باهات کردیم ...ولی هر جور میدوستی باش ما ام تا پای آلبالویی داشته باشیم هستیم داداش.... راستی تا سه نشه بازی نشه...یه تریپ دیگه اسم عوض کنی دیگه ردیف ردیفه.این دفعه اسم دخملی بذار..باور میکنی همه دوبارام باورت میکنن ...خلاصه هسته آلبالوتیم جون تو....
سلام..احساسات پاکت جای ستایش داره
سبز باشی