این سیم ها صدای تو را سرد می کند
احساس های سبز مرا زرد می کند
تا حرف می زنی دل من بغض می کند
و حرف های توی دلم درد می کند
این سیم های لعنتی از من برای تو
یک جسم بی تفکر و بی منطق آفرید
این سیم های لعنتی از تو برای من
تندیس سرد و سنگی یه عاشق آفرید
من مانده ام که حرف دلم را ، دلی اگر . . .
مانده ، برای تو به چه لحنی بیان کنم
تو مانده ای که با همه آشفته حالی ام
آخر چگونه عاشقی ام را عیان کنم
این سیم ها صدای سکوت من و تو را
تا مرز حرف های جدایی رسانده است
از انتظار خوب تو را دیدنم مرا . . .
تا یک جنون تلخ کذایی رسانده است
شاید گناه از من و از این ترانه هاست
یا از صدای عاشقی من که بی صداست !
از هر چه باشد آه . . . که باور نمی کنم
لحن تو هر چه سرد شود باز بی ریاست
این سیم ها صدای تو را سرد می کند
این سیم ها که رابط مسموم بین ماست
لعنت به هر چه فاصله بین من و تو هست
لعنت به هر چه باعث این سردی صداست . . .
سلام . خیلی قشنگ بود . به من هم سر بزنید .
نوشته های قشنگت واقا آدمو منقلب میکنه!!!!
جالب بود بسیار نشاط رفت
سلام
حال شما خوبه؟ وبلاگ قشنگی دارین.خیلی مطالب باحالی داره من که خوشم اومد
من شیفته ی تو ام.!!!!!!!!!!!!!!!!!
باور نمی کنم ،
هرگز باور نمی کنم که سال های سال
همچنان زنده ماندنم به طول انجامد .
یک کاری خواهد شد .
زیستن مشکل شده است
و لحظات چنان به سختی و سنگینی
بر من گام می نهند و دیر می گذرند
که احساس می کنم ، خفه می شوم .
ایول
اگه گراهام بفهمه؟
یه کی پدرش دراومده تا اینو ساخته حالا شما واسش شعر میگین:D
سلام اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن ممنون
لعنت به هر چی فاصله است ....................
شاید اگه این فاصله نبود .........................
نمیدونم ......................
خیلی چیزها فرق می کرد ......................
نمیدونم .......................
« چه سخت است تنها متولد شدن »
وقتی که دیگر نبود /
من به بودنش نیازمند شدم./
وقتی که دیگر رفت /
من به انتظار آمدنش نشستم. /
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد /
من او را دوست داشتم. /
وقتی که او تمام کرد من شروع کردم. /
وقتی که او تمام شد /
من آغاز شدم. /
و چه سخت است. /
تنها متولد شدن /
مثل تنها زندگی کردن است، /
مثل تنها مردن است.
(دکتر علی شریعتی)
لعنت به او که تا ابد باعث سردی من است ..
قشنگ بود
سلام قشنگ بود موفق باشین اگه دوست داشتین به منم سر بزنید
منم یه بار دیگه لعنتش می کنم...
میدونی این سیمهای لعنتی با عث مسمومیت رابته من و اون هم شدند.دعا میکنم ادما بتونن عشق رو همونطور که از نگاه هم میخونند توی صدای همدیگه هم بشنوند.
خیلی قشنگ بود.من که چندین بار خوندمش.فکر کنم از این به بعد همیشه نوشته هاتونو دنبال کنم.
و در اخر باز هم لعنت به هر چه باعث سردی این صداس.......