دنیا شبیه گردو بود
منم یه مورچه سیاه
زندگی شکل شب بود و
تو هم شبیه قرص ماه
یک دونه گندم مال من
یک آسمون , بود مال تو
من زیر بارون خیس خیس
رنگین کمون بود , مال تو
خونه من , زیرِ زمین
دا لونای تنگ و سیاه
خونه تو , تو آسمون
خوش به حالت , خانوم ماه
دلم خوشه به دیدنت
کاش شبا مهتابی باشه
می خوام دلم برا ی تو
همش تو بیتابی باشه
قسمتمون همین بوده
فاصله قد این هواااااا
من رو زمین اسیرمو
تو اون بالا , پیش خدا
یه روز میام به دیدنت
یه روزی پروانه میشم
یه روز , خودم خوب میدونم
من با تو , همخونه میشم .
منتظرم بمون , نرو
چیزی نمونده تا بیام
بیام کنارتو بگم :
- خانوم ماه من , سلام .
* آلبالو
محشری به خدا!
یاد هژیرا افتادم کلی خندیدم.
قسمتمون همین بوده....... چرا آخه؟؟
سربزنی خوشحال میشم
تو همین جوری تو عرش آسمونی٬ نیازی به پروانه شدن نداری!
kheily ziba ehsasetoono neveshtin.adamo be donyaye koodakish mibord vaghti ke asheghe hameye pesaraye hamsaye mishodim too senne 6 salegi
.......................................
on vaghta che ehsasate nabi dashtim yadesh be kheir
...............................
movafagh o sarboland bashid
.........................................
خوشگلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(شعرو می گم:دی)
منتظر میمونه !نگران نباش !
خیلی ناز بود.
سلام
هیچ چیز نمیشه گفت جز اینکه بازم مثل همیشه زیبا نوشتی.
یا علی
faghat mitoonam begam khosh be hale
oon khanoom maheeeee
خوش به حاله ماهت .....خوش به حاله حالت.....
تفکر در باب خوشبختی ، عشق ، آزادی ، عدالت ، خوبی و بدی ، تفکر درباره ی پرسش هایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون می کند = ادگار مورن
صابخونه نیستی //
ای بابا پس من برم دیگه ..................
مواظب خودت بااااش///
گوشتو بیااار یه چی یواشکی بگم....
خیلی دوستت داااااااااااااااااااارم /////
باااااااااازم اون وراابیاااا و نظرت رو برام بزار
با اومدنت یه دنیاا صفا مهمون عشق خفن می کنی//
فعلا
سی یووووووووووووو بااای////
(عسل وروجک ابادان)
شیشه ی پنجره را باران شست! از دل من اما؛ چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
بابا این که همه چیز مال اون بود!
یاد اولیورتویست افتادم.
در هر صورت زیبا و با معنا بود.
ماه چون دختری عاشق سر به دامان آسمان دارد...
از دل شب ستاره می بارد... گوییا درد دوری از خورشید.. ماه را نیمه شب میازارد...آه او هم چو من گرفتارست!
پ.ن : نه میای...نه جواب میدی...نه دعوتنامه میدی... منم دیگه نمیدونم!
چشم او غرق گوهرافشانیست جا موند!
این روزها خیلی خوب می فهمم که دنیا شبیه گردوست...گرد و کوچک! آن قدر که آدمها به هم برسند دوباره!
پ.ن: یکی برگشته بعد از ۱۰ ماه اما چراشو نمیدونم!