این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

..till ever

 

خیلی ناگهانی و به سرعت می آیی روبرویم..
با شوق نظاره گرم و سراپا انتظار ..
چون همیشه غرق چشمانت گشته ام
نگاهم در میان نگاهت چون کورسویی می ماند..
لب از لب می گشایی ..

  ـ خب حالا کی ازهم جدا شیم؟

...
...
دسته گل زیبایی که پشت سرم پنهانش کرده ام در دستانم می خشکد ..

 

 

فریادخاموش

نظرات 8 + ارسال نظر
ملکا جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:43 ب.ظ

این مطلب یه مقدار اشک کم داشت که البته من خودم جبرانش می کنم و به جا آقاهه گریه میکنم P-:

ورونیکا جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:01 ب.ظ http://veronika.blogsky.com

چقدر این مطلبتون به عکس پست قبلی می خوره ...خیلی جالب بود متنتون ...ممنون

ساناز شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:09 ق.ظ http://diana111.persianblog.com

سلام...
دیگه دوست ندارم به جدایی فک کنم.لذت زیادی توی کنار هم بودن هست .....

م شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:39 ق.ظ http://www.roozanehayam.blogsky.com/

امروز باشه بهتره...

سکوت شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 04:51 ب.ظ http://arambakhsh.blogsky.com

آخییییی.

خورشید جمعه 20 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:17 ب.ظ http://s7e7v7e7n.persianblog.com

ناگهان چه قدر زود دیر میشود...

ورونیکا یکشنبه 27 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 07:38 ب.ظ http://veronika.blogsky.com

چرا دوباره شروع نمی کنین به نوشتن ؟

وحیده یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 06:37 ب.ظ http://www.kaktoos55.blogsky.com/

و عشق
میان دو دست غریبه و تنها،

دروغ معصومی است!
فریب زیبایی است...

به روزم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد