تینا
دوشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1386 ساعت 11:36 ق.ظ
من پیداش کردم.دستمو دراز کردم و خواستم دستامو بگیره اما اون... بهش گفتم دوسش دارم و اونی سکوت کرد. سکوتی که بعضی وقتا حرفایی رو تو دل خودش جا می ده که بهتر گفته نشه. بهت توصیه می کنم نه دنبال شازده با اسب سفید باش و نه منتظر مردش. دوس ندارم مثل من بشکنی.
آرمین
دوشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1386 ساعت 01:13 ب.ظ
این که گفتی با شمش طلا قرون وسطا چه فرقی می کنه اونوقت:))!
سلام وبلاگ جالبی دارید اتفاقی باهاتون آشنا شدم به ما هم سر بزنید ولی ما ؛؛؛ ما چند نفر ؛؛ هستیم !!!
یعنی روزگار اینقد خراب شده؟!
اما به نظر من اون دختره راست گفته تو این دور و زمونه خیلیا فقط اسم مردو یدک می کشن و مرد واقعی از نظر رفتاری و روحی نیستن (متاسفانه البته )
مگه یه مرد ؛ مرد ؛ نمی تونه سوار بر اسب بالدار سفید از راه برسه ؟!!
الهی بگردم :::
انتظارت فکر کنم خیلی طولانی بشه !!!
ولی ... میاد !!! حتما میاد ..
اگه نو دنیای واقعی پیداش نشد .. دلسرد نشو چون تو رویاها همیشه حضور داره
منم فقط دنبال *یه* مردم!! چه پیاده چه سوار اسب!
اینم میشه؟!!
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار....!
پیدا بشه که خوبه:دی
من پیداش کردم.دستمو دراز کردم و خواستم دستامو بگیره اما اون...
بهش گفتم دوسش دارم و اونی سکوت کرد. سکوتی که بعضی وقتا حرفایی رو تو دل خودش جا می ده که بهتر گفته نشه. بهت توصیه می کنم نه دنبال شازده با اسب سفید باش و نه منتظر مردش. دوس ندارم مثل من بشکنی.
این که گفتی با شمش طلا قرون وسطا چه فرقی می کنه اونوقت:))!
اینا که داره می باره
برفن یا که ســــتاره؟!
گشتیم نبود....نگرد نیست:پی
چه بانمک !
هم برفن هم ستاره فک کنم
سلام دوست عزیز
ارزش انتظار را دارد ...بمان .
یا علی
فقط همین .
توقع زیادی می دونم.
کو مرد ؟!
بابا توهم زدین؟مرد؟چیه؟لباسه؟((=
مرد!!!!!!!!!!!!!!
خنده داره
مسخرس
هههههههه
وبلاگت عالیه دوست دارم عزیزم