پاییز به زمستون:
بیا برو نوبت توئه
-ول کن حال ندارم !!
-د میگم پاشو نوبت توئه !
-خوابیدیما!!!!!
-نمیری؟؟؟ باشه...بهار جان شما بیا برو !
...
!
---------------------------------
پ.ن:
میگم خدا هم یه وقتا سر شوخی رو باز میکنه...
بدختیش میوفته گردن ما !!!
عکس برفی ندارم !!!فحش ندین پی لیز !
سر امتاحاتم هست...درک کنید دیگه!! فرجه داشتیم...رفتیم هوا خوری !
پل یک دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت کرده بود. شب عید هنگامی که از اداره اش بیرون می آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد که دور و بر ماشین نو و براقش قدم میزد و آن را تحسین میکرد. وقتی پل به ماشین نزدیک شد پسرک از او پرسید: " این ماشین مال شماست آقا؟" پل سرش را به علامت تایید تکان داد و گفت " برادرم به عنوان عیدی به من داده است" پسرک متعجب گفت:" منظورتان این است که برادرتان این ماشین را همینجوری بدون اینکه دیناری بابت آن پرداخت کنید به شما داده است؟ آخ جون ای کاش..." پل کاملا مطمئن بود که او آرزو خواهد کرد که او هم یک همچو برادری داشته باشد اما پسرک ادامه داد: "... ای کاش من هم یک همچو برادری بودم"!!!
?emtehana tamo0om nashod
خوشا به حالتان در فرجه ها هوا میل میفرمایید!!
اوه اوه نگو
گل رز حیاطمون شکوفه زده چه شکوفه هایی
تو شهری مثل تبریز خیلی نادره این پدیده
دلم برای برفا تنگ شده