این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

تالاپ تولوپ




داشتم از خودم رد می شدم که از روم رد شد .

رد پاش موند روی دلم که همیشه زیر دست و پاست .

دور رد پاش با گچ سفید یه خط کشیدم که صحنه عشقم به هم نخوره .

الان که چن وقت گذشته اون خط سفید پاک شده .

ولی دلم شده شکل یه رد پا .

حالا مدام صدای پاشو میشنفم .

تالاپ... تولوپ.


نوشته شده توسط آلبالو

...

چشمانت گستره‌ی نامتناهی جهانیست
که در آن میزیم
صدایت رودخانه‌ایست آرام
که در آن میرانم
نفسهایت همان آب حیات است
که دم به دم مرا حیاتی نو میبخشند.
نور چشمانت
نوای صدایت
عطر نفسهایت
نیاز است
برای حضور هستی من!

نوشته شده توسط خانوم دختر

اشتباهی!



ببخشید خانم٬  میتونم چند لحظه وقتتونو بگیرم ؟

دختر بدون این که برگرده : بله بفرمایین !؟

: چرا نگام نمیکنین ؟ نکنه خیلی زشتم ؟ ولی من واقعا از شما خوشم اومده!

میشه باهم بیشتر آشنا شیم؟

- آره میتونی ٬چون من فقط میتونم تو دلتو ببینم...

پسر با تعجب خوب نگاش میکنه:




دختر دیگه صدایی نمیشنوه....

نوشته شده توسط کله خر

بیست تجربه در مورد عاشقی - شماره ۱







عاشق که شدم ٬ وقتی که میدیدمت٬‌دلم هری می ریخت پایین . این دفعه اگه دیدمت ٬ خودمو سر و ته میکنم که دلم پایین نریزه ...


نوشته شده توسط متهم

پیف! پیف!



بهش میگم: هیچ میدونی چرا ما دخترا اینقدر عطر و آرایش رو دوست داریم؟
بهم میگه: برای اینکه بی ریختین و بو میدین...

تکیلا

بهانه

:چرا نگاهم نمی کنی؟
- آخه بوی قهوه ٬ داره دیوونه م میکنه .
:چرا نگاهم نمی کنی؟
- عجب تابلوی قشنگی به دیوار آویزونه .
:چرا نگاهم نمی کنی؟
- ترجیح میدم از زیر میز پاهام به پاهات بخوره .
:چرا نگاهم نمی کنی؟
- راستش ...راستش چشمات منو یاد خیانت میندازه ...


نوشته شده توسط یک متهم

فانتزی




سردت نیست؟
نه؟
من جای تو بودم تاحالا سرما خورده بودم.
آخه دیشب تا صبح تو افکار من لخت بودی...


نوشته شده توسط تکیلا...