این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

یک آقا معلم بداخلاق!

بدینوسیله کله خر توبیخ وتوجیه٬ و از شما خواننده های گرامی پوزش می خواهم :
(پیرو نوشته قبلی)
 



هییییییی تا کی می خوای زانوی  غم به بغل بگیری (؟) آ نقدر غر غر نکن(.) حال همه رو میگیری(.) بسه چقدر انرژی منفی در میکنی(؟) نیشتو باز کن(!)
ببین دنیا چه خبره (!) پاشو  (!)بابا(٬) دستتو بده به من(٬) بیا باهم بدوییم(!) زود باش عقب
میمونیما (!)
فقط اینو بگم جا نزنیا(٬) رفیق نیمه راه دیگه نمیخوام!


 کله خر جون


-------
پی نوشت :
۱- اصولا به کار بردن نقطه ٬‌ویرگول و علامت سوال در جای خودش چیز خیلی خوبی است.
۲- احترام گذاشتن به شعور مخاطب از آن هم بهتر است .
۳- به خدا ما آبرو داریم کله خر جون ٬ سه خط و خورده ای :۱۲ !!!(اونم فقط غلطهای املایی!!)
۴- انرژی در کردن یعنی چی؟ آدم فکرای بد میکنه!
۵- معمولا میگن نیشتو ببند نه نیشتو باز کن!(چیزی که بسته ست که دیگه نیش نیست٬ ‌هست؟)
۶- معمولا آدم دستش رو میده نه دسته رو!
۷- ناراحت نشی ! فقط مطلبتو قبل از پابلیش بده به یکی یه نگاه بندازه !


دوستدارت :
یک متهم که احساس میکنه یک معلم بد اخلاقه!


نظرات 11 + ارسال نظر
بابالنگ دراز دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:21 ب.ظ http://babalengderaze.persianblog.com/

چه خشن ...

من دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:55 ب.ظ http://kharkaleh.persianblog.com

آلبالو از من دعوت کرده که این جا بنویسم با همین غاط دیکته ها ام قبولم داره همین کافیه
من دیگه اینجا امکان نداره بنویسم
خدا حافظ این چند نفر

اشک سه‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:00 ق.ظ


( درویشی به در دیهی رسید . جمعی کدخدایان را دید آنجا نشسته ، گفت : " مرا چیزی بدهید وگرنه به خدا با این دیه همان کنم که با آن دیه دیگر کردم ."
ایشان بترسیدند ، گفتند : "مبادا که ساحری یا ولیی باشد که از او خرابی به دیه ما رسد ." آنچه خواست بدادند . بعد از آن پرسیدند که : "با آن دیه چه کردی ؟ " گفت : " آنجا سوالی کردم ، چیزی ندادند . به اینجا آمدم . اگر شما هم چیزی نمی دادید این دیه را نیز رها می کردم و به دیهی دیگر می رفتم ." == عبید زاکانی )

هلو سه‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:33 ق.ظ

من با غلطشو بیشتر تر دوست دارم

یکی بود یکی نبود سه‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:12 ق.ظ

اگه دیگه منم اینجا نوشیتم. حالا ببین آقا پویا. اگه خواهش هم کنین دیگه نمی نویسم (;

secret چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 06:05 ب.ظ

۱۰۰٪ خواسته ببینه کی حواسش هست کی نیست...!
چقدر خوبه آدم بتونه انتقاد و قبول کنه و در نره!!!!

علی رضا چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:10 ب.ظ

پویا جان انتقاد شما خیلی بجا بود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:37 ب.ظ

آره!! انتقاد به جایی بود!!

ارزو شنبه 15 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:38 ب.ظ http://arezoo1984.persianblog.com

این جمله نغز از کیه؟!؟! بدینوسیله....؟ برای جمله قبل از ویرگول باید یه فعل مناسب به کار برد با شناسه مناسب...چون فعل جمله دوم معنی جمله اول رو کامل نمیکنه.....بعد هم از نظر من انتقاد باید با توجه به روحیات فرد مقابل باشه و خب توی موقعیت درست و به جا..بهتر بود این اقا معلم بداخلاق طور دیگه ای این کار رو میکرد....این اقا معلم بداخلاق مغرور!!(;

آتیکا یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:23 ق.ظ http://atika002.persianblog.com

احسنت....

مهنوش یکشنبه 16 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 07:45 ب.ظ

میدونی بد ترین چیز چی؟اینه که ادم به اشتباه فکر کنه کارش خیلی درسته.فکر نمی کنی به جای ضایع کردن دیگران خودتو اصلاح کنی بهتره اقای عقل کل؟تو که هنوز راه درست انتقاد کردن رو نمیدونی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد