می گفتن از شانس کجه،
بازی روزگاره
به گمونم اما
اینم حاصل سادگیـــمه
چشمه عشقت آخه خشک شد
می دونی؟
انگاری این دلیل تشنگیمه
شدی خاطره و از این
کوچه پرخم و تاریک
رفتی و گویی اصلا
گذری نکرده بودی
هنوز اما وقت و بیوقت،
گاه و بیگاه
چوب سبز چشمات
لای چرخ زندگیمه
... پسرک تنها