این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

منو بکش




خدایا منو کش بده
اونقدر کش بده تا برسم به خود خودت
ولی می خوام پاهام رو زمین باشه
خودت می دونی که
می خوام بغلت کنم بیارمت پیش خودم
که دیگه تنها نباشی
بذار این آدمای دیوونه هر چی می خوان بگن بگن
اگه قرار باشه به حرف مردم گوش کنی
هم تو همیشه تنها می مونی
هم من
کشم بده دیگه ...


از حرفهای بی شمار آلبالو با خدا در خوابش  

نظرات 5 + ارسال نظر
پژمان شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 03:42 ق.ظ http://irane-emrooz.blogsky.com

salam webloge jalebi dari omidvaram movafagh bashi be ma ham sar bezan

سارا شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:29 ق.ظ

نوشته هات رو که می خونم قلقلکم میشه ( یعنی یه جورایی می شم)!!!!!!!!! شاید برای خودت عادی شده باشه اما این خیلی هنر که بتونی با دو سه خط نوشته دل همه رو قلقلک بدی.
موفق باشی

کیمیا شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:28 ق.ظ http://ximia.blogspot.com

ای البالوی نازنین .........

راشنو شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 02:42 ب.ظ http://rasno.persianblog.com

آخه...چه قشنگ بود این... منم با خدا حرف میزنم...کلی هم میحرفیم با هم... البته من بیشتر حرف میزنم آخه میدونی من اگه یکی رو دوست داشته باشم زیادی حرف میزنوَم...من میگم خدا جونم یه کاری کن قدم اونقدر بلند شه که بتونم بپرم تو بغلت... تو فقط وقتی خوابی با خدا می حرفی؟ من همیشه همیشه دارم با خدا می حرفوَم...اِه بابا عجب دنیایی می باشد!

[ بدون نام ] شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:39 ب.ظ

انقدر کشم بده تا دیگه کش نیام.اونوقت پاره میشم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد