در توصیف دوست داشتن دو حالت وجود دارد :
1 - دوستش دارم , با هر که باشد
2- دوستش دارم , فقط با من باشد
حالت اول مرگ تدریجیست
و حالت دوم زندگی تدریجی
و در توصیف نفرت نیز دو حالت وجود دارد :
1 - از او متنفرم , چون دوستش دارم و با دیگران است
2- از او متنفرم چون دوستم ندارد و با من است
حالت اول مرگ تدریجیست
و حالت دوم زندگی تدریجی
و در توصیف عشق یک حالت وجود دارد :
1 - هستم به بودنش و نیستم به نبودنش
و این حالت , بلوغ تدریجیست .
آلبالو
پس ..می نشینم به پای نبودنش ..چون همیشه ..وتا ابد ..
چه باحال!البته باحال نمیشه گفت ولی خوب به علت پییدا نکردن واژه مناسب میگیم باحال!
خوبه!
مثل همیشه عالی
واقعا زیبا می نویسی و امید وارم همیشه دوستش داشته باشی وهمیشه با او مهر بان باشی
در توصیف آلبالو:
بی نظیر
خیلی خوب بود :)
چرا جواب پی ام هام رو نمیدی؟....من خسته شدم این چند خط هم قشنگ بود نظرتو راجب به نوشته اخرم بگی ممنون میشم
آره ... همیشه به این معتقد بودم... ولی یه روز که ازم پرسید: "بودن رو در چی می بینی؟" اممم... نظرت چیه؟
مرگ تدریجی همان زندگی تدریجی است که خاصلش بلوغ تدریجی می شود ... چی گفتم ...
سلام.نمی دونم چی بگم هنوز در مورد نفرت و دوست داشتن به نتیجه نرسیدم یه کم سنگینه برام اما عشق دقیقا همونیه که تو گفتی خوش به حالت می تونی حرفاتو بزنی....
من که زندگیم همش مرگ تدرجیه