این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

آدما ؟!




از آدمایی که مغز گوسفند می خورن و زبون گوساله
از آدمایی که توی توالت به مسایل مهم زندگیشون فکر می کنن
از آدمایی که موقع خریدن جوراب اصلا به احساسات انگشت کوچیکه پاشون توجه نمی کنن
ازآدمایی که مادران رنج دیده ( جماعت مرغ ) رو به صورت سوخاری دوست دارن
از آدمایی که وقتی در مورد عشق صحبت میشه یاد اتاق خواب می افتن
از آدمایی که یه سوسک عیالوارو زیر پاشون می ترکونن و لبخند می زنن
از آدمایی که یواشکی می خندن و بلند و بلند گریه می کنن
از آدمایی که ...
وقتی فکرشو می کنم می بینم نه ...
واقعا نمی شه توقعی داشت .


نوشته آلبالویی که توقع داره آدما ... نه ... هیچی اصلن ... ولش کن .

نظرات 17 + ارسال نظر
هیلا چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:44 ق.ظ http://morteza82.tk

این بیشتر شبیه یه بحث سیاسی بود.

یه دختر خوب چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:48 ب.ظ http://ke3.persianblog.com/

لطیف بود ... دوست داشتی به من هم سر بزن . شاید از اون آدما نباشم.

مهسا چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:12 ب.ظ http://mlove.persianblog.com

شینا

علی رضا چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:06 ب.ظ http://alirezanazanin.persianblog.com

بابا ادم خوب

نانا خانمی چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:12 ب.ظ http://law18.persianblog.com

خیلی زیبا نوشتی افرین البا لو جونم اخه جرا واقعا جرا مگه همه مثل هم می مونن اصلا نمی شه به این ادما جیزی گفت توقعی هم نبا ید داشت مگه نه

بابالنگ دراز چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:13 ب.ظ

مدتهاست ولش کردم ...

گل گیس چهارشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:12 ب.ظ

ادما از ادما زود سیر میشن ادما از عشق هم دلگیر میشن!

شیدا پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:30 ق.ظ

فکر نمی کنم که همه ی آدم ها بلند گریه کنن و یواش بخندن ... لا اقل برا من که همیشه برعکس بوده ....... حالا نمیدونم تو این اوضاع وو احوالی که دارم چی جوری شدم ولی تا چند وقت پیشا که بلند می خندیدم و یواش گریه میکردم ..........

فریاد خاموش پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:37 ق.ظ

همون که بابا لنگ دراز گفت ...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:17 ب.ظ

سلام آلبالوووو
باهات موافقم . تازه اگه یکی اینجوری نباشه بهش می خندن
واقعاٌ جای تاسفه

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:49 ب.ظ

میخواستی از خودت توقع کنی...........؟

طناز شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:47 ب.ظ http://zemzemeye-tanhaii.persianblog.com

واقعا نمیشه

دخی چهارشنبه 10 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:59 ب.ظ http://dokhijoon.persianblog.com

با اینکه کله پاچه خیلی دوست دارم اما محاله دیگه تا یه مدت لب بهش بزنم .
این نوشته واقعا عالی بود ...

سون آپ پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:04 ق.ظ http://graphict.persianblog.com

سلام.من اومدم ... قول میدم به زودی برگردم ... ببخشید که نشد به حرفم بعملم!همش تقصیر امتحاناس؟ ... ؛)‌... نوشتت هم ... موافقم!!!

سون آپ پنج‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:07 ق.ظ http://graphict.persianblog.com

اااا .... خوب موافقم دیگه!!!! ( دو ساعت دارم میفکرم یه چیز دیگه هم بگم ... خوب من قبلا گفتم نظرمو ! دهه!)

someone چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:02 ب.ظ

عجیب خوب مینویسی...

[ بدون نام ] چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:11 ق.ظ http://dodkeshetanha.blogfa.com

مثبت اندیشی چیز خوبیه از اونوری نگا کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد