- یادت میاد اون روزا ؟
- کدوم روزا ؟
- همون روزایی که توی یه وبلاگ با هم می نوشتیم ؟
- کدوم وبلاگ ؟
- همون وبلاگی که اسمش این چند نفر بود ؟
- کدوم چند نفر ؟
- همون چند نفری که هرکسی برای دل خودش می نوشت ؟
- کدوم دل ؟
- هیچی بابا .. بی خیال .
- ...
نوشته آلبالویی که دلش هوای درد دل کردن داشت .
بی دل شدیم شدیم...
نمی دونم چرا پناه اوردم این جاامروز بدترین روز زندگیم بود اصلا نمی دونم باید چی بگم به خاطر یه مشت حیا یه مشت آبرو پا رو دلم گذاشتم خودم زیر پاهام له کردم زنگ زدم زنگ زدم صداشو شنیدم ام صداش وجود یخ زدمو گرم کرد اما نتونستم بگم که...هنوز چند ساعتی نگذشته دلم براش تنگ شده...باید این حرفا رو به یکی می گفتم باید می گفتم که چقدر بد بختم
خسسسسسسسسسسسسسسسستم. خیلی خستم. یکی یه حرف خوب بزنه.خدایا! از زمین و زمان قم می باره...........خیلی زیاد خستم
دلم گرفت آلبالو!
نویسندگان و تعداد نوشته هایی که این کناره٬ مثل اعلام نتایج نمره های یه درسی می مونه که...
چقد نمره م کمه...! ...
...
می نوشتم ..
می نوشتی ..
می نوشت ..
می نوشتیم ...
استپ !
آلبالو یادت میاد اون روزا ؟
کدوم روزا ؟
همون روزایی که میومدم تو وبلاگ و نوشته هاتو میخوندم؟
کدوم وبلاگ ؟
همون وبلاگی که اسمش آلبالو بود
نه تو یادت نمیاد آخه من هیچوقت نظر نمیدادم
همیشه یواشکی میومدم و میرفتم
دارم گریه میکنم واسه اون روزااا
که خیلی زود رفت
و تو دیگه نمینوشتی و من دیگه نمیخوندم
و از اون به بعد من دیگه برای خودمم ننوشتم...
غمگین بودم...
و من فکر میکنم چند سالی هست که مردم...