دل آدم که زمستونی باشه ,
دیگه این عید و بهارش چی چیه ؟
سفره هف سین دلتنگی که هست ,
دیگه این نقش و نگارش , چی چیه ؟
وقتی از شادی فقط , شکلک اون رو صورته
من نمی دونم آخه , این قیل و قالش چی چیه ؟
روزی عیده واسه من که تازه باشه همه چیز
سالای کهنه دیگه , خنده به حالش چی چیه ؟
لباس نو پوشیدن , چه کیفی داره این روزا ؟؟
خودمونو گول زدن , داد و هوارش چی چیه ؟
دو سه تا شکوفه گیرم که زده روی درخت
باغبون دلش شکسته , نوبهارش چی چیه ؟
وقتی هیچ چیزی شبیه یک بهار تازه نیست
آخه قربونت بشم , پس این شعارش چی چیه ؟
ما ها زندونی زندون سیاه غصه ایم
کاش یکی به ما می گفت راه فرارش چی چیه ...
* نوشته آلبالو
- خدای من
فکر می کنی خالق چون منی بودن لذتش بیشتره
یا مخلوق چون تویی بودن ؟
الحق و الانصاف که در این مورد من از تو بیشتر لذت می برم .
آلبالو
آتش زدی و رفتی و انگار نه انگار
سوزاندی و ویراندی و انگار نه انگار
این آدمک مزرعه یک روز دلی داشت !
فهمیدی و خندیدی و ........ انگار نه انگار
آلبالو
کفتر کاکل به سرم , طوقی ناز پاپری
گردن بلند چش سیاه , قشنگ نوک خاکستری
دم چتری سینه کبود , پر حنایی مو فکلی
قربون بق بق بقوهات , غبغب سفید مخملی
گشنته ؟ آب و دون می خوای ؟
وسعت آسمون می خوای ؟
می خوای که ملّق بزنی ؟
یه جفت همزبون می خوای ؟
این آسمون ,
این آب و دون ,
اگه قبولم بکنی
منم یه یار همزبون
ببین منم یه کفترم
یه کفتر بی رنگ و رو
شکل کلاغم ولی خب
ببین , ... میگم : بق بق بقو
بق بق بقو
بق بق بقو
فقط یه چیزی , خواهشاً
حرفامو به هیشکی نگو
در دلای دلمو
به هیچ کسی
نق نق نقو
نق .. نق .. نقووو
آلبالو
گل سرخ تو دلم , مال شما , شازده خانوم
خوبه که ایشالله احوال شما ؟ شازده خانوم
نداره قابلتونو این یه تک شاخه گل
گم میشه تو عشق سیال شما , شازده خانوم
میشه باز نرین سفر ؟ سیاره تون اینجا باشه ؟
میشه این گل رو قبول کنید حالا ؟ شازده خانوم
به خدا نبودن شما یه کابوسه برام
بمونید توروخدا , تورو خدا , شازده خانوم
من که چیزی نمی خواستم , من که حرفی نزدم
نندازین ابروتونو همش بالا , شازده خانوم
دست من خالیه اما چشم من پر از شماست
یه نظر نگاه کنید تو چشم ما , شازده خانوم ...
آلبالو
نمی دانم چگونه می توانم همه را دوست داشته باشم ،
همه را ... زشت و زیبا و مورچه و دیوار را
همه را دوست داشته باشم و ... و دلبسته به هیچکس نباشم
دلبسته بودن , شبیه طنابی در گردن داشتن است
باید مواظب باشی و گرنه
یا خودت از دست می روی یا طناب بیچاره پاره می شود ...
اگر خودت از دست بروی , دو حالت دارد
یا طناب برای همیشه نعش خاطرات تو را , آویزان بر خودش حفظ می کند
و یا از گردن بی جان تو بر گردن تازه نفسی دیگر می افتد ...
و اگر طناب پاره شود ،
یا تو در چاله های تاریک سردرگمی سقوط می کنی
و یا دنبال طنابی دیگر برای آویزان کردن خودت می گردی ...
رسم زندگی همین است
و رسم عاشقی ...