-
تولدی دیگر
سهشنبه 11 آذرماه سال 1382 01:11
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر منتخبیده از آلبالو
-
یک آقا معلم بداخلاق!
دوشنبه 10 آذرماه سال 1382 23:01
بدینوسیله کله خر توبیخ وتوجیه٬ و از شما خواننده های گرامی پوزش می خواهم : (پیرو نوشته قبلی) هییییییی تا کی می خوای زانو ی غم به بغل بگیری (؟) آ نقدر غر غر نکن(.) حال همه رو میگیری(.) بسه چقدر انرژی منفی در میکنی(؟) نیشتو باز کن(!) ببین دنیا چه خبره (!) پاشو (!)بابا(٬) دستتو بده به من(٬) بیا باهم بدوییم(!) زود باش عقب...
-
با تو ام
دوشنبه 10 آذرماه سال 1382 21:09
هییییییی تا کی می خوای زانو قم به بغل بگیری انقدر غر غر نکن حاله همرو میگیری بسه چقدر انرژی منفی در میکنی نیشه تو باز کن ببین دنیا چه خبره پاشو بابا دسته تو بده به من بیا باهم بدوییم زود باش عقب میمونیما فقط اینو بگم جا نزنیا رفیقه نیمه راه دیگه نمیخوام! کله خر جون
-
یادم تو را فراموش ٬ زمزمه های بچه گانه من !
دوشنبه 10 آذرماه سال 1382 12:53
اولی: کلاغ ! جمعیت : پر! اولی:گنجیشک؟ جمعیت : پر! اولی : عقاب؟ جمعیت : پر! اولی : بدی و دروغ؟ دومی : پر! جمعیت : بدی که پر نداره / خودش خبر نداره ! (دو دقیقه بعد ): جمعیت : تاپ تاپ خمیر ...شیشه پر پنیر٬ دست کی بالا ؟ دومی به گوشه ای میرود با یه عالمه سوال و جمعیت ادامه میدهد: اولی : محبت از تو دلای آدما ؟ جمعیت : پر!...
-
ناکجاآباد
دوشنبه 10 آذرماه سال 1382 00:02
ناکجاآباد شهریست در همین نزدیکیها . نه آدرس میخواهد ونه هیچ چیز دیگر . کافیست چشمانت راببندی و به هیچ چیز فکر نکنی . آن وقت تو در ناکجاآبادی هستی که هیچ کس از آن خبر ندارد . هیچ کس هم در آن نیست غیر از تو . میتوانی خودت را در آن ببینی . آنچیزهایی را که تا کنون ندیده ای . از خودت بدت می آید ٬ شاید . شاید هم ... تا حالا...
-
مدرک جرم ....
شنبه 8 آذرماه سال 1382 21:19
نه گرمی تنت در تنم ماندگار است ٬ نه انعکاس دیوانه کننده نوازش هایت ٬ نه حتی بوی خوش موهایت ٬ یا طعم گس لبت ... نه حتی نجوای عاشقانه ات ٬ و نه حتی انعکاس چشمانت در مردمک چشمم ... هیچ کدام ماندگار نیست ... پس لبهایم را پاک نمیکنم ٬ شاید روزی من را و با من بودن را انکار کنی! نوشته شده توسط یک متهم که دیوونه مدرک جرمه !
-
ندامت
جمعه 7 آذرماه سال 1382 00:40
اولین باری که عاشقت شدم یادته ؟ من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم . من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم و تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی . ولی نمی دونم چی شد که من طاقت نیاوردم و فقط یه خورده سیب خوردم . تو هم از غصه دور خودت پیله بستی . ... حالا دومین باره که عاشقت شدم ولی حالا من هنوز یه کرم سیبم و تو یه...
-
دیونم نه؟
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1382 23:52
اصلا میدونی چیه وقتی که عصبانی میشی قیافتو بیشتر دوست دارم وقتی سرم داد میکشی میفهمم چقدر واست مهمم وقتی باهام جروبس میکنی لذت میبرم وقتی ازم ایراد میگیری خوشم میاد یه کاری کن دوست نداشته باشم کله خر جون
-
انتظار بیهوده
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1382 20:37
میگشایم در را ٬ تا شاید روزی ببینم فردی از آن دور می آید و نوید میدهد مرا که مرگ را تکراری دوباره است . اما این انتظار عبثی است ٬خوب میدانم ٬ ولی چه لذتی دارد انتظار بیهوده ... نوشته شده توسط بابالنگ دراز تازه وارد
-
فرق من و تو ...
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1382 16:18
میگی : عاشقمی / میگم : دوستت دارم! میگی : اگه یک روز نبینمت می میرم / میگم : من فقط ناراحت میشم ... میگی : من به جز تو به کسی فکر نمیکنم/ میگم : اتفاقا من به خیلیا فکر میکنم ! میگی : تا ابد تو قلب منی / میگم : فعلا تو قلبم جا داری ... میگی :اگه بری با یکی دیگه٬ من خودمو میکشم / میگم : اما اگه تو بری ٬ من فقط دلم می...
-
مصیبت همیشه یهو نازل میشه !
پنجشنبه 6 آذرماه سال 1382 03:35
واسه شروع همیشه بهتره مهربون باشی ولی وقتی از این زندگی اَن ات بگیره دیگه مهربون بودن حالیت نمیشه ! آقایون و خانوما ، ورودمو به خودم تبریک و به شما تسلیت میگم ! تحمل ِ آدمای خیلی مزخرف ، خیلی سخته ! ولی احساس ِ سبکی می کنم ! درست مثه وقتی که از دسشویی میام بیرون و چراغشو خاموش میکنم ! بخصوص وقتی سیفون رو روی تو کشیده...
-
کاملا واقعی
چهارشنبه 5 آذرماه سال 1382 23:13
همیشه می دیدمش . درست پشت اون چراغ قرمز طولانی . : این هم گل امروزتون ! نگاهش میکردم ٬ یک اسکناس کف دستش و : - مرسی ! لبخند زنان راهشو به سمت ماشینهای دیگه کج میکرد. یک روز ٬ دو روز ... یک ماهی میشد که میدیدمش . دختری تازه بالغ ٬ خوش برخورد و بر عکس بقیه دستفروشها قابل ستایش . امروز مثل همیشه بود . با لبخند به سمتم...
-
به همکلاسی نژاد پرستم
سهشنبه 4 آذرماه سال 1382 18:24
وقتی به دنیا میاد٬ سیاهه وقتی از دنیا میره٬ سیاهه وقتی سردشه٬ سیاهه وقتی ترسیده٬ سیاهه وقتی بیماره٬ سیاهه وقتی عصبانیه٬ سیاهه وقتی خجالت زده است٬ سیاهه *** وقتی به دنیا میای٬ کبودی وقتی از دنیا میری٬ سبز وقتی سردته٬ صورتی وقتی ترسیدی٬ سفیدی مثل گچ وقتی بیماری٬ زردی وقتی عصبانی ای ٬ بنفشی خجالت که میکشی٬ قرمزی چطور...
-
سلام عرض شد خانوم پینوکیو ...
سهشنبه 4 آذرماه سال 1382 16:16
راستی هفته ای چند بار دماغتو عمل میکنی؟ نوشته شده توسط یک متهم که حالش از پری مهربونی که دروغا رو ماست مالی میکنه ، به هم میخوره ...
-
عدل
سهشنبه 4 آذرماه سال 1382 05:34
تو را نه عاشقانه و نه عاقلانه و نه حتی عاجزانه که تو را عادلانه در آغوش میکشم عدل مگر نه آنست که هر چیزی در جای خویش قرار بگیرد؟ نوشته شده توسط خانوم دختر
-
بودن یا نبودن ؟!
یکشنبه 2 آذرماه سال 1382 01:55
شانه هایت را برای گریه کردن .. نه ... تکیه کردن دوست دارم ... بی تو بودن را برای با تو بودن .... نه ... بی تو بودن را ... دوست ندارم . تحریف شده توسط آلبالو
-
سردرگم!!
شنبه 1 آذرماه سال 1382 01:16
مرد سیگارش را توی زیر سیگاری له کرد. زیر سیگاری پر از سیگارهای نصفه بود . خودکارش را به دست گرفت و دوباره بالای کاغذ سفید نوشت:"یک قصه عاشقانه" روی زمین.....دور و بر مرد پر از کاغذهای مچاله شده و پاره بود.... (کوچیکترین عضو این چند نفر ... امید )
-
تنهایی
جمعه 30 آبانماه سال 1382 11:04
اولش ٬ تنها بودم بعد ٬ تو رو دیدم بعد ٬عاشقت شدم بعدش ٬عاشقم شدی بعد٬ با هم یکی شدیم یکی یکی!! و به دلیل همین یکی شدنمان ٬ دوباره احساس تنهایی کردیم .... نوشته شده توسط یک متهم که نمیدونه تنهاست یا نه !
-
مشق شب
پنجشنبه 29 آبانماه سال 1382 02:14
بابا آب داد بابا نان داد ولی مامان ... یه چیزی بهم داد که هیشکی نداد مامان واسم جون داد . نوشته توسط آلبالو
-
نفهمیدم...
سهشنبه 27 آبانماه سال 1382 02:08
چشمانت سگ گونه دروغ می گویند پیشی احساساتی من ! ... نکنه تو گربه سگی؟ چرت و پرتی از آلبالو
-
دوتا دونه خط موازی
یکشنبه 25 آبانماه سال 1382 17:33
من وتو مثل دو تا خط موازی می مونیم که توی دفتر مشق اسیر شدیم نرسیدیم به هم و آخر سر تو همون دفتر کهنه ،پیر شدیم با هم و کنار هم ، روزا گذشت دستای من ، نرسید به دست تو میدونیم که ما به هم نمی رسیم مگه با شکست من ، شکست تو اگه من بشکنم و ، تو بی خیال بگذری از من و تنهام بذاری اگه با تموم این خاطره ها تو همین دفتر مشق...
-
ارتباط مستقیم .
یکشنبه 25 آبانماه سال 1382 02:34
خدایا ... نمی دونی چقدر حرف زدن برام سخته وقتی تو اون بالایی و من این پایین نمی دونی وقتی فکر می کنم همین الان میلیون ها نفر دارن باهت حرف می زنن و تو حرف همه رو میشنفی چه احساس خنده داری بهم دست میده . خدایا .. می ترسم حرفاشونو باهم قاطی کنی .. آخ زبونمو گاز می گیرم ... خدایا راستشو بگو تو چن تا گوش داری .. چن تا چش...
-
هست و نیست
شنبه 24 آبانماه سال 1382 02:54
وقتی نیستی هستم وقتی هستی نیستم وقتی نیستم هستی وقتی هستم نیستی ای همه نیست شده هستی من هستی من نیست می شود وقتی که نیستی . نوشته آلبالو
-
?For whom the bell tolls
جمعه 23 آبانماه سال 1382 14:16
زنگ کلیسا به تعداد سالهای زندگی متوفی مینوازد . یک ٬ دو ٬ ...٬بیست و یک ٬ بیست و دو ... آخ که چقدر جوونه بدبخت ! ولی کی مرده ؟ من که نمی بینم ... کوش؟ تابوت کو؟ چقدر سردم... ای وای ... این دفعه مثه اینکه نوبت من بوده! نوشته شده توسط یک متهم مرده
-
منم همینطور
پنجشنبه 22 آبانماه سال 1382 01:37
زین پس به جای استفاده از واژه گنگ و نامفهوم " دوستت دارم " بگویید " دوستم داری ؟ " این گونه هم شیشه غرورتان نمی شکند و هم اگر طرف مقابل گفت : - نه . شما فقط بگویید : " منم همینطور " و اگر گفت : - آره . شما در حالی که ذوقتان را مخفی می کنید فقط بگویید : " منم همینطور "( می تونید اینجا از واژه خیلی بیشتر هم استفاده کنید...
-
یادته .......؟
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1382 23:45
وقتی خواستی بوسم کنی یادته بهت چی گفتم؟ تهمونده بوسه کسی رو لباته حق با من بود! نوشته شده توسط کله خر
-
بسه...
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1382 23:03
اشتباه کردی. حاکم منم و حکم رو هم هم پیک میخونم ... بسه ... دیگه پی حکم دل بودن بسه! با اون همه آسی که تو دستته تا حالا چند بار بهت دولو خندوندن ؟ تکیلا از روی یادداشتهای یه دیوونه
-
آس دل
چهارشنبه 21 آبانماه سال 1382 00:27
بدوید که غفلت موجب پشیمانیست... آقا جان جمله آخرو من میگم، هر کی تونس روش یه چیزی بگه، برنده اس... خب؟ باشه؟ تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد... دِ بیا... نوشته شده توسط خانوم دختر
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 آبانماه سال 1382 06:37
امشب تولدمه. ۲۲ رو تموم کردم٬ رفتم تو ۲۱ سال. همین! تکیلا
-
لج بازی
دوشنبه 19 آبانماه سال 1382 21:41
وقتی فهمیدم اشکامو دوست داره که بهم گفت : چقدر چشمات با اشک زیباترن .... اما از اون روز تا حالا ٬سر لج بازی دلم ٬حق قشنگ تر شدن چشمامو از اونا گرفتم ..! متهم از روی دست واتو واتو