این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود
این چند نفر

این چند نفر

نوشته‌های این وبلاگ توسط گروهی از نویسندگان نوشته می شود

..take it easy




ببین عزیزم ..
من واقعا نمی فهمم .. تو یه دفعه چت شده ..
چرا اینجوری شدی ..  قهر واسه چی آخه ..
نکنه از اینکه دیشب یهو اومدی داخل اتاق و منو
تو بغل اون زنک دیدی ناراحت شدی ..
آره ..؟
ببین ..
بیخودی سخت می گیری عزیزم ..


فریاد خاموش

فقت طو ؟




یک به اضافه یک می شود دو
من به اضافه تو می شویم تو
دو منهای یک می شود یک
تو منهای من می شود تو
به خاطر همین است که فکر می کنم موجودیت من در همان دایره کوچک زیر علامت سئوال خلاصه می شود
و تو چه بدون من چه با من همیشه تو می مانی ....


آلبالو...  + من + تو = تو

عشق حقیقی ..

 


ـ  ببین ..من واقعا گیج شدم .. می خوام بدونم تو  ..
تو دوست داشتنو در چی می بینی ..

ـ  ... خب .. خب در اینکه وقتی من واون زن موبور تا صبح
روی تخت تو در هم می غلتیم تو از شدت دوست داشتن من حتی
صدات هم در نیاد ..
ممنونم که منو درک می کنی ..


فریاد خاموش

تو دلی




- آهای ببینم ؛ معلوم هست کجایی؟
- خب معلومه ؛ توی دلت .
- آها ... فهمیدم ؛ به همین خاطره که چند وقتیه اصلا نمی بینمت .



آلبالو 

دیشب ..




دیگه نمی تونم تحمل کنم ..
عوضی ..
یک حرفی توی دلم مونده که خیلی وقته می خوام بهت بگم

می دونی
می خوام ..
می خوام بگم  که..
خیلی دوست دارم عوضی ..
خیلی ..
حتی بیشتر از اون زن موبوری که دیشب باهاش خوابیدم ..


فریاد خاموش

باید ..





هیچوقت طعم لبهات از یادم نمیره ..
کاش می دونستی ..
کاش می دونستی وقتی لبهاتو نزدیک لبهام میاری
مثل وقتیه که چاه دستشویی بالا می زنه ..
کاش می دونستی ..
ببخشید عزیزم ..
باید سیفونو بکشم ..

فریاد خاموش

اشتباه گرفتی ...




همیشه عاشق این تکیه کلامت بودم....(عروسکم)
اما حالا ازش متنفرم
چون تو واقعا منو با یه عروسک اشتباه گرفتی...!!!


نوشته نرگس